هيچ كس غُربت خونين تو را درك نكرد
عشق وآئين تو و دين تو را درك نكرد
گرچه برمردم جاهل تو سلوني گفتي
يك نفرديده حق بين تو را درك نكرد
باربرداشتي ازدوش همه خلق و كسي
كول بار غم وسنگين تو را درك نكرد
هركه دلداده ايمان و ولاي تو نشد
معني مكتب و آئين تو را درك نكرد
همه ديدند كه خون دلت از فرقت ريخت
يك نفر محنت ديرين تو را درك نكرد
جزتو اي صبح سعادت بخدا هيچ كسي
لذت رفتن شيرين تو را درك نكرد
بعد پرپرشدنت اي گل ايثار ، كسي
چمن غرق رياحين تو را درك نكرد
ره به سرچشمه خورشيد نيابد هرگز
هركسي مصحف زرين تو را درك نكرد
جزتو كزحال «وفائي» همه دم باخبري
هيچ كس حالت مسكين تو را درك نكرد