درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرگرمی و آدرس a-sheghane.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 44
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 1493
بازدید کل : 116724
تعداد مطالب : 690
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


شعر
شعر

 پاییز:
کودکی هایم ,من تورا بانام مهر شناختم
بزرگ که شدم
باتمام وجود به اسم خزان احساست کردم...
زیبایی اسمت,کابوس شب هایم شده است...
منم سرنوشت برگهایی را پیداکرده ام
که در اوج سرسبزی به خزان می نشینند...
و زرد وخشک میشوند
و در زیر پای رهگذری له میشوند. . . . . 


یک شنبه 22 شهريور 1394برچسب:عشق"شعر"عاشقانه"شهر شعر, :: 19:41 ::  نويسنده : مهدی        

عشق آدمو پادشاه میکنه

 وقتی عزیزترینت میخنده و تو دلیل خندشی
 و آدمو گدا میکنه وقتی
 اون ناراحته و از تو کاری براش ساخته نیست.


یک شنبه 22 شهريور 1394برچسب:, :: 12:48 ::  نويسنده : مهدی        

سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام
 
( ضحی 1-2)
 
 افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی.
 
(یس 30)
 
 و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.
 
 (انعام 4) 
 
 و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام
 
 (انبیا 87) 
 
 و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.
 
(یونس 24)  
 
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری  
ء
(حج 73)  
 
پس
چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام
وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که
باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .
 
 ( احزاب 10) 
 
تا
زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین
کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی
من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن.
 
(توبه 118) 
 
وقتی
در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می‌مانی، تو
را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی .
 
(انعام 63-64)  
 
این
عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و
رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای.
 
(اسرا 83)  
 
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟
 
 (سوره شرح 2-3) 
 
غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟
 
 (اعراف 59)
 
پس کجا می روی؟
 
 (تکویر26)
 
 پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟
 
(مرسلات 50)
 
چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟
 
 (انفطار 6)  
 
مرا
به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن
کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن
ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این
در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده
بود.
 
 (روم 48) 
 
 من
همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را
در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را
به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می
دهم.
 
(انعام 60)
 
 من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می‌دهم.
 
 (قریش 3)
 
 برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم.
 
(فجر 28-29)  
 
تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.
 
(مائده 54)ن


چهار شنبه 2 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 18:59 ::  نويسنده : مهدی        

نمی دانی چه دلتنگم چه دلتنگ

اگر با غم ولی همسایه ی من
اگر پاییزی ام از برگ تا برگ
اگر از درد تو خسته ترینم
اگر از کوچ تو خانه نشینم
اگر از تو به تن جامه دریدم
اگر از تو به خودسوزی رسیدم
تو رو می بخشم ای مغرور شبگرد
تو رو می بخشم ای تنها ترین من
من از تو تازه اما پیرم از تو
من از تو سرخوش و دلگیرم از تو
من از تو زنده و می میرم از تو
تو را می خواهم ای مرهم ای درد
تو رو می بخشم ای مغرور شبگرد
منو بی تو عذاب شب شمردن
منو بی تو به گریه دل سپردن

منو از مرگ لحظه جان گرفتن
منو در ماتم هر لحظه مردن
نمی دانی چه دلتنگم چه دلتنگ

 



پنج شنبه 27 فروردين 1394برچسب:عاشقانه عاشقی شهر شعر , :: 8:23 ::  نويسنده : مهدی        

عاشقی…
باید قسمته آدم بشه…
وقتی شد یهو بخودت میایی میبینی یکی هست با همه فرق میکنه!
صدای پاشو میشناسی!!
وقتی میبینیش آنقدر قلبت تند تند میزنه فکر میکنی الان صداشو همه میشنون
بهت محل نذاره کلافه ای؛وقتی هست خوبی وقتی نیست…
مهم نیست که با هم قهرین یا آشتی ؛ مهم اینکه باشه ؛ پیشت باشه،فقط باشه…
وقتی هم نیست جاشو هیچکس دیگه ای پر نمیکنه……..
واین یعنی بهترین و ناب ترین حس دنیا
اصلا"یعنی…
خود خود زندگی…..

 



 

شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد

خشت خشت و آجر آجر ، پیکرم را باد برد

من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند

نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد

از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا

بیت های روشن و شعله ورم را باد برد

با همین نیمه ، همین معمولی ساده بساز

دیر کردی نیمه ی عاشقترم را باد برد

بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت

وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد

حامد عسکری



  دانلو کتاب اشعار سعید عبادتیان شاعر خوب کردو کلهر زبان

  این شاعر اهل شهرستان سر پل ذهاب هستند.

 برای دانلود کتاب بر روی لینک زیر کلک کنید.

قالب فایل pdf

                                         www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi

 



سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, :: 9:52 ::  نويسنده : مهدی        

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید

وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید

وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید

من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی

چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود

آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

من بودم و چشمان تو ، نه آتشی و نه گِلی

چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی

من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر

چیز ر آنسوی یقین شاید کمی هم کیش تر

آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود

دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود

من عاشق چشمت شدم…

شاعر: دکتر افشین یدالهی

 




هيچ انتظاري از كسي ندارم...
و اين نشان دهنده ي قدرت من نيست ...
مسئله ...
خستگي از اعتماد است ...
+خسته ام ...


خدایا !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
میوه ی کدام درخت باغت را گاز بزنم
که از زمین رانده شوم ؟


آدم ها می آیند
زندگی می کنند
می میرند و می روند
اما فاجعه ی زندگی تو
آن هنگام آغاز می شود
که
آدمی می رود اما نمی میرد
می ماند
و نبودنش
در بودن تو
چنان ته نشین می شود
که تو می میری
در حالی که زنده ای..


از مرگ نمی ترسم
من فقط نگرانم
که در شلوغی آن دنیا
مادرم را پیدا نکنم .


زانوهایم را در آغوش گرفته بودم ،
وقتی ...
تو برای آغوش دیگری زانو زده بودی


شاید اشتباهه
ولي عاشـــقــا... دروغ مي گن
آدماي مهـــربـــونو با وفا... دروغ ميگن
اونا كه ميگن تا هميشه ديــوونـتن
بذا بي پرده بگم كه به شما... دروغ ميگن
اونا كه فدات بشم تكه كلامشون شده
به تموم آسمونا به خدا... دروغ ميگن
اونا كه با قسما ميخوان بهت بگن
تا قيامت نميـشـن ازت جدا... دروغ ميگن

"مــن"
به دنــبال
"تــويي" مي گــشت
بــراي " مــــــا " شــدن
دريــغ که
بــازي را
"او" بــــرد....


دیـــــــگر
استــفــاده نمی کنــم
از میــم مالکــیـــت !!!
شـــب بـخـیــــــر
عـزیــزش

گـــاهـی از فـکــر کـــردن به تــــو فــــرار مـی کنــم
مثــل رد کردن آهنـگی که خـیـلـی دوسـتــش دارم ...

ای کــــــــــــــــــــــــاش...
فردا که از خواب بیدار میشویم...
زندگی یــــک رنــــگ دیگر باشد...
همــــــــــــرنگ ارزوهــــــــایمان...

 

 



از ؋رבا بیشتر مراقب باش

تقاص اشڪ هاے امشب مـــــטּ ωـنگیــــــטּ تر از تماҐ روزهایے است

ڪـہ عاشقانـہ گریـہ ڪرבم!!!



ωـاבـہ مے بینҐ

ωـاבـہ مے پنــــבارҐ زنـــــــבگے را

نمیבانستҐ جرҐ مے בاننـــــــב ωـاבگے را

ωـاבگے جرҐ است و مـــــــטּ مجرҐ تریـــــــــטּ مجرҐ شهرҐ

ωـاבـہ مے مانم…

ωـاבـہ میمیرم…

اما…

ترڪ نمے گویҐ پاڪے ایــــــטּ ωـاבگے را …

 



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:اس ام اس؛عاشقانه؛ دلتنگی؛ غمگین؛ تنهایی؛شعر, :: 7:25 ::  نويسنده : مهدی        

اس ام اس تنهایی و دلتنگی بهمن 92
92 sms tanhayi deltangi bahman



می خواهم برایت تنهایی را معنی کنم

در ساحل کنار دریا ایستاده ای و هوای سرد و صدای موج

به خودت می آیی یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند

نه دستی که شانه هایت را بگیرد و نه صدایی که قشنگ تر از صدای دریا باشد

فقط چند قطره اشک و تصویر لعنتی



اس ام اس تنهایی و دلتنگی بهمن 92
92 sms tanhayi deltangi bahman



تنهایی یعنی بین آدمایی باشی که می گن دوستت دارن

ولی کنار دلتنگیات نیستن



اس ام اس تنهایی و دلتنگی بهمن 92

 



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 ... 17 18 19 20 21 ... 22 صفحه بعد